سلام سلام شب یلداتون مبارک باشه امیدوارم این 1 دقیقه ای ک امروز داریمش براتو ن خوب باشه
امیدوارم شب خوبی رو در کنار دوستان واشنایانتون سپری کنید
تحویل بدین خواستید برید خونه بیاید بگیرید و اگه ببینم و بگیرم تا اخر سال نمیدم
(دقیقا من اون موقع که ایشون اومدن گوشیمو تو مدرسه زده بودم تو شارژ)
حالا وقتی زنگ اخره و میخوان گوشیارو بدن
دقیقا 2-3 برابر این گوشی داده بودن بچه ها ولی تامن برم عکس بندازم
گوشیاشونو برداشتن
حالا روزای بعد
همین بود گوشیا فوقش 10 تا بیشتر یعنی نصف بچه ها گوشیاشونو ندادن
دختر گفت: بشمار
پسرک چشمانش را بست
و شروع کرد به شمردن: یک…دو… سه …چهار…..
دخترک رفت پنهان شود
آن طرفتر پسردیگری را دید که گرگم به هوا بازی میکند،
برّه شد و با گرگ رفت
پسرک قصه هنوز می شمارد…
امیدوارم حال همگی خوب باشه
خب
وقتی بچه های کلاس ما(مرضیه) فهمیدن 5شنبه کلاس نداریم.
وقتی فهمیدن چرا 5 شنبه کلاسا تعطیل شده
دلیلش فوت برادر مدیر مدرسمون بود
ودرکسری از دقیقه
البته این مال 5 شنبه پیش بود اون 5 شنبه علاوه بر کلاس ما روز دادن
کارنامه ها هم بود ک کنسل شد و کارنامه هارو به خودمون دادن که هیچکدوم
از بچه ها به مامان باباشون نشون ندادن
کاش باران بگيرد و شيشه بخار کند…
و من همه ي دلتنگيهايم را رويش “ها” کنم…
و با گوشه ي آستينم همه را يکباره پاک کنم … و خلاص ...
دستــ ـم را بالا مــ ـی برم
و آسمان را پایین مــ ـی کشـــ ـم
مــ ـے خواهــــــ ـم بزرگــــــ ـی زمین را نشان آسمان دهـــــــ ـم !
تا بداند
گمشده ے من
نه در آغــــ ـوش او . . .
که در همین خاک بـــــــ ـی انتهاست
آنقدر از دل تنگـــــ ـی هایـــــــ ـم برایش
خواهــــــ ـم گفت
تا ســـ ـرخ شود . . .
تا نــــ ـم نــــ ـم بگرید . . .
آن وقت رهایش مـــ ـی کنــــــــ ـم
و مـــ ـی دانــــــ ـم
کســــــ ـی هــــــ ـرگــــــ ـز نــــــ ـخواهد دانست
غـــــــ ـم آن غروب بارانـــــــ ـی
همه از دلتنگـــ ـی هاے من بود . . . !
انگشت هایت رابه
من قرض
بده....
براشمردن
لحظه های نبودنت
کم اوردم...
love
is wide ocean that joins two shores
عشق اقيانوس وسيعي است که دو ساحل
رابه يکديگر پيوند ميدهد
life whithout love is none sense and goodness
without love is impossible
زندگي بدون عشق بي معني است و
خوبي بدون عشق غير ممکن
love is something silent , but it can be louder
than anything when it talks
عشق ساکت است اما اگر حرف بزند
از هر صدايي بلند تر خواهد بود
نخواست ک بمونم
صدایم نکرد
نگفت نرو برگرد
ومن رفتم
رفتم به سوی تنهایی خویش
وانتظار شنیدن صدایش
ک بگوید دوستت دارم برگرد
اگه میدونستی قطره بارون وقت دورشدن ازابراچه حسی داشت اگرمیدونستی یه
بندر وقت رفتن کشتی ها چه تنها میشه، اگرمیدونستی درخت کاج وقت
پرکشیدن پرنده هاچه غمگین میشه، اگرمیدونستی رفتنت چه آتشی به جونم
کشید اون وقت این قدرراحت نمیگفتی خداحافظ
سلام خيلي به وبلاگ ماخوش اومديد